زندگینامه آزاده غلامرضا محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
زندگینامه جانباز سید حسن ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید حسن ابطحی فرزند سید محمد، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای دهمورد بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز متولد شد. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان سحاب روستای دهمورد، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی روستای دهمورد، دوره متوسطه را ابتدا در دبیرستان آیت الله طالقانی آباده طشک و سپس در دبیرستان امام خمینی(ره) شهرستان نیریز سپری نمود. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی شیراز شده و موفق به...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید حسن ابطحی فرزند سید محمد، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای دهمورد بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز متولد شد. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان سحاب روستای دهمورد، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی روستای دهمورد، دوره متوسطه را ابتدا در دبیرستان آیت الله طالقانی آباده طشک و سپس در دبیرستان امام خمینی(ره) شهرستان نیریز سپری نمود. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی شیراز شده و موفق به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ناصر صابر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر نظری »
علیاکبر غنچه وجودش در سال ۱۳۴۳ در میان خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز، شکوفا شد. تربیت صحیح او را از کودکی علاقهمند به اسلام و احکام نورانی آن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدیِ رودخور آغاز کرد، ولی قبل از اتمام این دوره، تصمیم به ترک تحصیل گرفته و همراه پدر در کار کشاورزی و دامداری به فعالیت پرداخت. با تلاش و کوشش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر نظری »
علیاکبر غنچه وجودش در سال ۱۳۴۳ در میان خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز، شکوفا شد. تربیت صحیح او را از کودکی علاقهمند به اسلام و احکام نورانی آن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدیِ رودخور آغاز کرد، ولی قبل از اتمام این دوره، تصمیم به ترک تحصیل گرفته و همراه پدر در کار کشاورزی و دامداری به فعالیت پرداخت. با تلاش و کوشش...
گفتن کلمهای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کرامت دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
کرامت در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۸ در روستای چاه گز از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و در کنار پدری دلسوز و معتقد به مذهب و دین مبین اسلام سپری کرد. هفتساله بود که راهی دبستان چاه گز شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. علاقه به تحصیل او را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
کرامت در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۸ در روستای چاه گز از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و در کنار پدری دلسوز و معتقد به مذهب و دین مبین اسلام سپری کرد. هفتساله بود که راهی دبستان چاه گز شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. علاقه به تحصیل او را...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ناصر سرچهانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
زندگینامه جانباز محمود دیده جهان
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمود دیده جهان فرزند ماشاء الله، در اول دی ماه سال 1340 در شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان چشم به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان ششم بهمن نیریز به اتمام رساند. دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی آیت الله مفتح با موفقیت طی کرد. دوره دبیرستان را در دبیرستان نواب صفوی نیریز به پایان رساند. برای خدمت به جامعه به ارتش جمهوری اسلامی ایران...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمود دیده جهان فرزند ماشاء الله، در اول دی ماه سال 1340 در شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان چشم به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان شد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان ششم بهمن نیریز به اتمام رساند. دوره سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی آیت الله مفتح با موفقیت طی کرد. دوره دبیرستان را در دبیرستان نواب صفوی نیریز به پایان رساند. برای خدمت به جامعه به ارتش جمهوری اسلامی ایران...